تقدیم به فرشته زندگیم!
تو نبودی و من با عشق نا آشنا بودم....
تو نبودی و در نهان جانه دلم جایت خالی بود.......
تو نبودی و باز به تو وفادار بودم........
تو نبودی و جز تو هیچ کس را به حریم قلبم راه ندادم......
و تو آمدی.از دوردستها......
از سرزمین عشق......
تو مرا با عشق آشنا کردی.....
با تو تا عرش دوست داشتن سفر کردم........
تو مفهوم عاشق بودن را به من آموختی..........
با تو کامل شدم.......
با تو بزرگ شدم......
با تو الفبای عشق را اموختم.......
ندای قلب عاشقم را به گوش همه رساندم......
به تو و کلبه عاشمان بالیدم.......
تو نیمه گمشده ام شدی........
حال که اینچنین شیفته توام باش تا در کنارت آرامش بیابم....
حتی برای لحظه ای از من جدا نشو......
بدون تو دستم سرد است........
بدون تو آغوشم تهی و لبریز درد است......
به حرمت عشقمان... به حرمت لحظات زیبایمان..........
مرو که بی تو من هیچم.......
بمان با من.....
بدان که تا ابد نام تو بر قلبم حک شده........
بدان که عشقمان همیشه پاک خواهد ماند.............
به وفایم ایمان داشته باش...............
تا به تو نشان دهم معنی واقعی واژه عشق را........
اگر شما از کاربران همیشگی کامپیوتر هستید حتماً این مطلب را بخوانید!
۱. سعی کنید به طور ارادی پلک بزنید. این کار سبب می شود سطح چشم شما با اشک آغشته شده و خشک نشود. در صورتی که مشکل شما شدید باشد می توانید از قطره های اشک مصنوعی استفاده کنید.
2. مرکز مانیتور باید حدود 10 تا 20 سانتی متر پایین تر از چشمان شما باشد. این وضعیت علاوه بر اینکه باعث میشود پلک ها پایین تر قرار گیرند و سطح کمتری از چشم در معرض هوا باشد. از خستگی گردن و شانه ها نیز میکاهد. در این موارد هم باید مانیتور را در ارتفاع مناسب قرار داد و هم ارتفاع صندلی را نسبت به میزکار تنظیم کرد به طوری که ساعد شما هنگام کار با keyboard موازی با سطح زمین باشد.
3. مانیتور خود را طوری قرار دهید که نور پنجره یا روشنایی اتاق به آن نتابد. هنگام کار با کامپیوتر سعی کنید پرده ها را بکشید و روشنایی اتاق را نیز به نصف وضعیت معمولی کاهش دهید. اگر از چراغ مطالعه بر روی میز خود استفاده می کنید آن را طوری قرار دهید که به صفحه مانیتور یا چشم شما نتابد. همچنین میتوانید از صفحه های فیلتر نیز بر روی صفحه مانیتور استفاده کنید. تابش نور به صفحه مانیتور سبب کاهش کنتراست و خستگی چشم میشود. این مسأله بخصوص زمانیکه زمینه صفحه تیره باشد شدیدتر خواهد بود.
4. به چشمان خود استراحت دهید. سعی کنید هر 5 تا 10 دقیقه چشم خود را از مانیتور برداشته و به مدت 5 تا 10 ثانیه به نقطه ای دور نگاه کنید. این کار سبب استراحت عضلات چشم می شود. همچنین به شما وقت می دهد پلک بزنید و سطح چشم شما مرطوب شود. فاصله مانیتور با چشمان شما باید 50 تا 60 سانتی متر باشد.
آخرین قصه !
و امشب را فقط امشب
برای خاطر آن لحظه های درد
کنار بستر تاریک من ، شب زنده داری کن
که من امشب برای حرمت عشقی
که ویران شد
برایت قصه ها دارم
تو امشب آخرین اشکم بروی گونه می بینی
و امشب آخرین اندوه من مهمان توست
بیا نامهربان
و امشب را کنار بستر تاریک من شب زنده داری کن
چه شبهایی که من تا صبح برایت گریه می کردم
و اندوهم همیشه میهمان گوشه و سقف اتاقم بود
قلم بر روی کاغذ لغزشی دشوار می پیمود
که من در وصف چشمانت
کلامی سهل بنویسم
درون شعر های من
همیشه نام و یادت بود
درون قصه های من
همیشه قهرمان بودی
ولی امشب کنار عکس های پاره ات آخر
تمام شعرهایم را به آتش می سپارم من
درون قصه هایم ، قهرمانهارا
به خون خواهم کشید آخر
و دیگر شعرهایم بوی خون دارد
ببخش ای خاکی خسته
اگر امشب به میل من
کنارم تا سحر بیدار ماندی
برای آخرین شب هم ز چشمت عذر می خواهم
که امشب میزبان
رنج من گشتی
«خداحافظ»
برای آخرین لحظه «خداحافظ ....!؟»
بیبهانه دوستت دارم<............>
بهترین دوستم ت ن ه ا یی ------------ --
شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش: من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی
------------ --
مهر یه چیزیه مهربونی یه چیز دیگه، عشق یه چیزیه عاشق شدن یه چیز دیگه، قلب و دل یه چیزیه اما توی قلب تو جا شدن یه چیز دیگه
------------ --
آسمونتم می توانی همیشه بارونو تو چشمام ببینی. زمین مال زمین خوارها ،فضا مال فضا پیماها ، فقط تو مال من
------------ --
همه زندگی فقط ۳روزه : اومدن - بودن - رفتن . من خودم نخواستم بیام ولی خودم می خوام که باشم اونم فقط به خاطره تو وقتی هم که دیگه نباشی منم میرم
------------ --
زندگی زیباست زشتیهای آن تقصیر ماست، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست! زندگی آب روانی است روان میگذرد... آنچه تقدیر من و توست همان میگذرد
------------ --
مبادا گفته باشی دوستت می دارم دلت را می بویم مبادا شعلهای در آن نهان باشد
------------ --
گفتی که دنیا را پر از غم دوست داری پس مطمئن هستم مرا هم دوست داری گفتی نمیخواهی ببارم عشق اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری
------------ --
باز در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد.عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشم مرا جاری کرد
------------ --
دبیر فارسی بودم نامت را اولین غزل از صفحه کتابها می نهادم اگر دبیر جبر بودم عشق مجهول تو را بر قلب معلوم خودم بخش میکردم تا معادله محبت پدید آید اگر دبیر هندسه بودم ثابت می کردم که شعاع نگاهت چگونه از مرکز قلبم گذشت
------------ --
روز اول شوخی شوخی جدی شد شوخیترین جدی عمرم دوست داشتن تو بود و جدیترین شوخی عمرم از دست دادن تو
------------ --
من بیتو یک بوسه ی فراموش شده ام؛ یک شعر پر از غلط؛ یک پرنده ی بیآسمان؛ یک نسیم سرگردان؛ یک رویای نا تمام
------------ --
آتشی که عشق روشن می کند بسیار بیشتر از سردی و خاموشیای است که تنفر به بار می آورد
و من هرگز نمی توانم کسی را که به او لبخند نزدهام از ته دل دوست داشته باشم
------------ --
------------ --
قلب مهربانت مثلثی را می ماند در دریای عشق
مرا در خود کشیدی برمودای من !!!
------------ --
ای دوست به جز عشق تو در سر من هوسی نیست
جز نقش تو بر صفحه ی دل نقش کسی نیست
------------ --
بهترین لحظه، لحظه ایست که فکر کنی فراموشت کردم، بعد 1 اس ام اس از طرف من بیاد که توش
نوشته میمیرم برات !
ولنتاینت مبارک !
------------ --
یادته بهت گفتم که خشت دیوار دلتم، تو هم منو شکستی
ولی اشکالی نداره، حالا خاک زیر پاتم !
------------ --
با تو از خاطره ها سرشارم. با تو تا آخر شب بیدارم . عشق من دست تو یعنی خورشید. گرمی دست
تو را کم دارم . . .
------------ --
قاب عکستو زدم جای ساعت دیواری
از اون موقع به بعد تو شدی تمومه لحظه هام . . .
------------ --
عمری با غم عشقت نشستم
به تو پیوستم واز خود گسستم
ولیکن سرنوشتم این سه حرف بود
تو را دیدم. پرستیدم . شکستم
------------ --
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق راآفرید دیوانه نیست
عشق آن نیست که هر لحظه کنارش باشی عشق آن است که پیوسته به یادش باشی
بزرگترین آرزوم اینه کوچکترین آرزوت باشم
------------ --
تقدیم به او که نبود ولی حس بودنش بر من شوق زیستن داد دلم برای کسی تنگ است که آفتاب
صداقت را به میهمانی گلهای باغ می آورد و گیسوان بلندش را به باد می داد و دست های سپیدش را
به آب می بخشید و شعر های خوشی چون پرنده ها می خواند
------------ --
ای کاش که معشوق ز عاشق طلب جان می کرد، تا که هر بی سرو پایی نشود یار کسی !!!
------------ --
دوست داشته باش و زندگی کن!زمان برای همیشه از آن تو نیست
چقدر سخت است منتظر کسی باشی که هیچ وقت فکر آمدن نیست!
------------ --
می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما
اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .ولنتاین مبارک
------------ --
اگر روزی دشمن پیدا کردی بدون در رسیدن به هدفت موفق بودی.اگر روزی تهدیدت کردن بدون
در برابرت ناتوانند. اگر روزی خیانت دیدی بدون قیمتت بالاست. اگر روزی ترکت کردند بدون با
تو بودن لیاقت میخواد
------------ --
من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو، به دو چیزاعتقاد دارم یکی خدا ودیگری
تو، من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو.
------------ --
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند.
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ.
زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز.
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز.
زندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست، زندگی راز دل مادر من. زندگی
پینه ی دست پدر است، زندگی مثل زمان در گذر…
------------ --
هر کی اومد پیش من یه ذره جاتو نگرفت….هیچ ادایی جای اون نازو اداتو نگرفت….پیش هر
نقاشی رفتم تو رو نقاشی کنه، روی هر بومی زدم رنگ چشاتو نگرفت…
------------ --
میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند. بعضی ها مثل ” ب ” برات میمیرند، مثل ” د ” دوستت
دارند، مثل ” ع ” عا شقت میشوند، مثل ” م ” منتظر می مونند تا یه روز مثل ” ی ” یارت بشن.
------------ --
حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرفهایی است که برای نگفتن
دارد و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی…
------------ --
کاش کسی تو دلمون پا نمیذاشت… کاش اگه پا میزاشت دلمون رو تنها نمیذاشت… کاش اگه تنها
میذاشت رد پاش رو روی دلمون جا نمیزاشت
------------ --
قلبمو هدیه می دم بهت . مواظبش باش . نه به خاطر اینکه قلبمه به خاطر اینکه تو توشی
------------ --
موقعی که می خواستمت می ترسیدم نگات کنم،موقعی که نگات کردم ترسیدم باهات حرف بزنم.
موقعی که باهات حرف زدم ترسیدم نازت کنم،موقعی که نازت کردم ترسیدم عاشقت بشم حالا که
عاشقت شدم میترسم از دستت بدم
------------ --
دل آدمها مثل یک جزیره دور افتادست ،اینکه کی واسه اولین بار پا به جزیره میزاره مهم نیست مهم
اون کسیه که هیچوقت جزیره را ترک نکند
------------ --
اگر باران بودم انقدر می باریدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاری به
پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم
آهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم ولی افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر
چه هستم دوستت دارم
------------ --
عشق شاید زود تو را عاشق و دلتنگ کند اما هرگز تو را سیر نمی کند. روز ولنتاینت مبارک
------------ --
گرتواین دنیا کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت عوض میشه و قلبت ابروتو به تاراج می بره.
مهم این نیست که اون مال تو باشه، مهم اینه که باشه. نفس بکشه، زندگی کنه و از زندگیش لذت
ببره
------------ --
خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی … خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد !
خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری … خیانت میتواند جاری کردن
اشک بر دیدگان معصومی باشد
------------ --
اگه تو دنیا هیچی هیچی نداشته باشی مطمئن باش سه چیز همیشه مال تو هست:خدای مهربون،
فکرای قشنگ وقلب کوچیک من
------------ --
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت
تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی
------------ --
صدا کن مرا که صدایت زیباترین نوای عالم است
صدا کن مرا که صدایت قلب شکسته ام را تسکین میدهد
صدا کن مرا تا بدانم که هنوز از یاد نبرده ای مرا
نشسته ام تا شاید صدایم کنی
صدایم کنی ومحبت بی دریقت را نثارم کنی
------------ --
عشق من تو باش نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم.تو باش تا در دنیای بزرگ تنهاییم
تنها ترین باشی..
------------ --
تو مثل راز بهاری و من رنگ زمستانم. چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمیدانم
------------ --
دلم همچو آسمان،پر از ابرهای بارانیست،
ای کاش دلم امشب بگرید، شاید که بغض عشق در چشمانم بشکند….
------------ --
آری دوستی دو نیمه دارد نیمی از آن عشقی است که دل تو را بیقرار کرده است و نیمی دیگر آن
محبتی است که در دل من می تپد
------------ --
فرشته ها وجود دارن اما بعضی وقتا چون بال ندارن ما بهشون میگیم دوست
------------ --
شب شده بود، گل آفتاب گردان داشت دنبال خورشید میگشت که یهو یک ستاره بهش چشمک زد،
اما گل آفتابگردان سرش رو آرام آورد پایین، میدونی چرا؟! آخه گلها هیچوقت خیانت نمیکنن واسه
همینه که گل آفتابگردان همیشه شبها سرش پایینه
------------ --
کاش کسی تو دلمون پا نمیذاشت... کاش اگه پا میزاشت دلمون رو تنها نمیذاشت... کاش اگه تنها میذاشت رد پاش رو روی دلمون جا نمیزاشت
میدونی چقدر دوست دارم؟ به تعداد تارای موی سرت ضرب در تعداد نفسهایی که تااخره عمرت میکشی به علاوه تعداد هرچی ستاره تو آسمونه
می دونی علت کسوف و خسوف چیه ؟ ماه و خورشید برای دیدنت دعوا می کنن
قلبمو هدیه می دم بهت . مواظبش باش . نه به خاطر اینکه قلبمه به خاطر اینکه تو توشی
موقعی که می خواستمت می ترسیدم نگات کنم،موقعی که نگات کردم ترسیدم باهات حرف بزنم. موقعی که باهات حرف زدم ترسیدم نازت کنم،موقعی که نازت کردم ترسیدم عاشقت بشم حالا که عاشقت شدم میترسم از دستت بدم
دل آدمها مثل یک جزیره دور افتادست ،اینکه کی واسه اولین بار پا به جزیره میزاره مهم نیست مهم اون کسیه که هیچوقت جزیره را ترک نکند
اگر باران بودم انقدر می باریدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم ولی افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم
عشق شاید زود تو را عاشق و دلتنگ کند اما هرگز تو را سیر نمی کند
گرتواین دنیا کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت عوض میشه و قلبت ابروتو به تاراج می بره. مهم این نیست که اون مال تو باشه، مهم اینه که باشه. نفس بکشه، زندگی کنه و از زندگیش لذت ببره
خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ... خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد ! خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ... خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد
اگه تو دنیا هیچی هیچی نداشته باشی مطمئن باش سه چیز همیشه مال تو هست:خدای مهربون، فکرای قشنگ وقلب کوچیک من
گر می دانستی که چقدر تنهایم برایم اشک می ریختی و اگر می دانستی چقدر اشک می ریزم تنهایم نمی گذاشتی
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی
صدا کن مرا که صدایت زیباترین نوای عالم است
صدا کن مرا که صدایت قلب شکسته ام را تسکین میدهد
صدا کن مرا تا بدانم که هنوز از یاد نبرده ای مرا
نشسته ام تا شاید صدایم کنی
صدایم کنی ومحبت بی دریقت را نثارم کنی
میگن قلب آدما اندازه مشتشونه
ولی چطوری یه دنیا مهربونی یه آسمان صداقت یه کهکشان محبت یه دریا عشق
تو مشتت جا شده؟
عشق من تو باش نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم.تو باش تا در دنیای بزرگ تنهاییم تنها ترین باشی..
تو مثل راز بهاری ومن رنگ زمستانم جگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمیدانم
دلم همچو اسمان،پرازابرهای بارانیست،
ای کاش دلم امشب بگرید،شایدکه بغض عشق در چشمانم بشکند....
اری دوستی دو نیمه دارد نیمی از ان عشقی است که دل تو را بیقرار کرده است و نیمی دیگر ان محبتی است که در دل من می تپد
فرشته ها وجود دارن اما بعضی وقتا چون بال ندارن ما بهشون میگیم دوست
شب شده بود، گل آفتاب گردان داشت دنبال خورشید میگشت که یهو یک ستاره بهش چشمک زد، اما گل آفتابگردان سرش رو آرام آورد پایین، میدونی چرا؟! آخه گلها هیچوقت خیانت نمیکنن واسه همینه که گل آفتابگردان همیشه شبها سرش پایینه
دلایلی برای خوشحال بودن:
1-داشتن دوست خوبی مثل من
2-داشتن دوستی مثل من
3-فقط داشتن من
4-داشتن من
5-من
آنچه زیباست عزیز نیست
آنچه عزیز است زیباست و تو زیباترینی
در سده سوم میلادی که مطابق با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران است، در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام کلاودیوس دوم (Claudius II). کلودیوس عقیده داشت مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم ممنوع میکند. کلاودیوس به قدری بیرحم و فرمانش به اندازهای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. (شایان ذکر است که در آن هنگام هنوز امپراتوری روم، به آیین مسیحیت نگرویده بود و این امر تقریباً ۴۰ سال پس از دوران کلاودیوس دوم یعنی در دوران کنستانتین اول، موسوم به کنستانتین کبیر صورت گرفت). اما کشیشی به نام ولنتاین (والنتیوس)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری میکرد. هنگامی که کلاودیوس این امر را دریافت، ولنتاین را دستگیر و زندانی کرد. کلاودیوس به منظور منصرف ساختن ولنتاین از باور خویش، به زندان و به استقبال وی شتافت و او را مورد محبت فراوان قرار داد. این در حالی بود که ولنتاین نیز به گونهای متقابل کوشید تا کلاودیوس را به آیین مسیحیت فراخواند؛ امری که موجبات خشم امپراتور روم را فراهم ساخت و حکم به اعدام وی داد. هنگامی که ولنتاین در زندان به سر میبرد، یکی از زندانبانان دختری نابینا داشت که به زندان میآمد به تفصیل با ولنتاین سخن میگفت و درست پیش از آن که ولنتاین به اعدام محکوم گردد، برای آن دختر نابینا کارتی فرستاد که بر روی آن نگاشته بود: "از طرف ولنتین ِ تو" یا (From Your Valentine) امضاء کردهاست، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روی کارتهای ولنتاین مشاهده میشود. توضیح اینکه مراسم روز ولنتاین در کشورهای جهان، به ویژه کشورهای اروپایی و امریکای شمالی، بعنوان روز عشق و دوستی همه ساله در ۱۴ فوریه برگزار میگردد.
za_ri@ymail.com
آنچه امیدی به آن نداری ، امیدوارتر باش. همانا برادرم موسی به سوی آتش رفت، اما خداوند با او سخن گفت. (پیامبر «ص»)
کسی که زبانش را حفظ کند خدا عیب او را می پوشاند. (امام علی «ع»)
همچنانکه کماندار تیرهای خود را می تراشد و صاف می کند هر انسانی نیز می تواند افکار آشفته خود را جهت دهد.(بودا)
چه به توانستن بیندیشید؛ چه به نتوانستن؛ در هر دو صورت حق با شماست.(هنری فورد)
همان گونه که می اندیشی، همان خواهی شد.(عیسی مسیح)
کلمات حباب آب اند و اعمال قطره طلا (ضرب المثل شرقی)
از هیچ اندیشه ی تازه بدون فهم طرفداری نکنید. بلکه خود با شک و انکار در آن وارد شده به حقیقت موضوع برسید.(دکارت)
هیچ چیز دارای هیچ معنایی نیست ، مگر معنایی که شما به آن میدهید.(آنتونی رابینز)
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست ........... در خود به طلب هر آنچه خواهی که توئی (مولانا)
کار ریشه های تلخ و میوه شیرین دارد. (ضرب المثل آلمانی)
هر که نان از عمل خویش خورد...........منت از حاتم طائی نبرد (سعدی)
هر چه می درخشد طلا نیست.(ضرب المثل انگلیسی)
رفتار شما از هر موعظه ای موثرتر است.(الیور گلد اسمیت)
نگارش اندیشه ها، سرمایه آینده است. (ضرب المثل اسپانیائی)
فتح ستارگانی که هزاران فرسنگ با ما فاصله دارند با برداشتن اولین قدم ممکن شده است.( ضرب المثل چینی)
گرفتاری این دنیا در اینست که نادان از کار خود اطمینان دارد و دانا از کار خود مطمئن نیست.(برتراند راسل)
هر احمقی می تواند قانونی وضع کند ، که احمقی دیگر به آن اهمیت دهد.(هنری دیوید ثورو)
قیمت و ارزش هر کس به اندازه کاری است که به خوبی می تواند انجام دهد. (امام علی «ع»)
انسان همان چیزیست که باور دارد.(آنتوان چخوف)
چون شیر به خود سپه شکن باش .........فرزند ِ خصال خویشتن باش (نظامی)
مردم از ترس خواری ، به سوی ذلت و خواری می شتابند.(امام علی<ع>)
به همه عشق بورز، به تعداد کمی اعتماد کن، و به هیچکس بدی نکن. (شکسپیر)
تو نیکی کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز. (ضرب المثل فارسی)
کارهای تکراری ما نشان دهنده ی شخصیت ماست.(ارسطو)
من میخواهم گریبان سرنوشت را بگیرم، او نمیتواند سر مرا در برابر زندگی خم کند.(بتهوون)
چنان باش که بتوانی به هر کس بگوئی مثل من رفتار کن. (کانت)
گرامی ترین ها و زیباترین ها در جهان نه دیده میشوند و نه حتی لمس می شوند، آنها را تنها باید در دل حس کرد.(هلن کلر)
نخستین قدم دشوار ترین قدم است.(ضرب المثل آلمانی)
عادت به هر چیزی ، نخست از تا عنکبوت سست تر است ولی پس از مداومت بدان رفته رفته سخت تر از زنجیر میشود.(ساموئل اسمایلز)
بهترین یار و پشتیبان هر کس بازوان توانای اوست.
برای پیشرفت و پیروزی سه چیز لازم است اول پشتکار دوم پشتکار، سوم پشتکار. (لردآدیبوری)
غذایی که مردم را سالم نگه میدارد آن نیست که میخورند، بلکه آن غذایی است که خوب هضم میکنند.(انشتین)
کسی که به جلوی رویش نگاه نمی کند عقب می ماند. (مثل اسپانیولی)
شعله های بزرگ ناشی از جرقه ای کوچک است.(دانته)
بالاترین ارزش برای انسان اینست که راهی به شناخت خویش پیدا کند. (امام علی «ع»)
میاندیشم پس هستم، هستم چون فکر میکنم، فکر میکنم چون شک میکنم.(دکارت)
کسی که فقط به کمک چشم دیگران می بیند گول می خورد. (مثل فرانسوی)
آنکه در زندگی پیروز و کامیاب شده اند، اول از نظر فکر و روح پیروز و کامیاب بوده اند.(ادیسون)
همه کسانی که با تو می خندند دوستان تو نیستند. (مثل آلمانی)
بیاموزمت کیمیای سعادت....... ز هم صحبت بد جدایی جدایی (حافظ)
در حیرتم که وجود ناچیز خودم را در مقابل عظمت کائنات و این دنیای بزرگی که در آن زندگی میکنم،به چه تشبیه کنم.(نیوتن)
میراثی گران بهاتر از راستی و درستی نیست. (شکسپیر)
اشخاصی را که از فرصت های مناسب زندگی خود کمال استفاده را می برند خود ساخته می گویند. (توتل)
ثروت و افتخاری که از راه نامشروع به دست آمده مانند ابری زودگذر است. (کنفوسیوس)
خوش بین باشید اما خوش بین دیر باور. (ساموئل اسمایلز)
کسی که از مرگ می ترسد از زندگی لذت نتواند برد. (اسپانیولی)
زینت انسان در سه چیز است ؛ علم، محبت، آزادی. (افلاطون)
ترقی مولود فعالیت دائمی است زیرا استراحت چیزی به جز انحطاط در بر ندارد.
پول متاعی است که با آن میتوان همه جا وارد شد و همه چیز را بدست آورد جز شرافت و سعادت.(شکسپیر)
آنان که به علم خود عمل نکنند مریض را مانند که دوا دارد و به کار نبرد. (دیمقراطیس)
نیروهائی که برای انداختن کار امروز به فردا مصرف می شود غالباً برای انجام وظیفه همان روز کافیست.
کسی که حرف می زند می کارد و آنکه گوش می دهد درو می کند. (مثل آرژانتینی)
کم گوی و گزیده گوی چون دُر ........تا ز اندک تو جهان شود پُر (نظامی)
من نمی دانم که جهان مرا چه می داند؟ اما من خودم را همچون کودکی می بینم که در کنار ساحل به بازی سرگرم است
و گاه و بیگاه خودم را با یافتن سنگریزه ها و یا گوش ماهی های زیباتر و صافتر از معمول دلخوش می کنم .
حال آنکه اقیانوس بزرگ حقیقت که هنوز کشف نشده پیش رویم گسترده شده است.(نیوتن)
تردیدها به ما خیانت می کنند، ما را از کوشش بر حذر می دارند و از پیروزی هایی که به احتمال زیاد نصیب ما خواهد شد محروم می سازند.(شکسپیر)
کسی که خوب فکر می کند لازم نیست زیاد فکر کند. (آلمانی)
امید در زندگانی بشر آنقدر اهمیت دارد که بال برای پرندگان.(ویکتور هوگو)
تنبلی، آدمی را خیالپرست بار می آورد. (پوسه نه)
بکوش در آبادانی دنیای خود چنان چه می خواهی دائم در آن زندگی کنی. (امام علی «ع»)
شکر نعمت نعمتت افزون کند........ کفر نعمت از کفت بیرون کند ( مولانا )
کسی که به پشتکار خود اعتماد دارد، ارزشی برای شانس قائل نیست. (ژاپنی)
اگر هر یک از ما کارهایی را که قابلیت انجام آن را داریم انجام می دادیم جدا شگفت زده می شدیم.(ادیسون)
نشانه و مشخصه عاقل ترین مردم، خوش اخلاق ترین آنهاست. (امام صادق«ع»)
کینه را نه با کینه بلکه با عشق و جوانمردی باید مغلوب ساخت.(دکارت)
کار، عشقی قابل رؤیت است.
آنکه روزگارش به تنبلی گذشت دچار حسرت و پشیمانی گشت.
اگر مردم را به حال خود گذاشتی، تو را به حال خودت خواهند گذاشت. (توماس مان)
آزادی در بی آرزوئی است. (بودا)
دیروز را فراموش کنید، امروز کار کنید، به فردا امیدوار باشید.
در عالم دو چیز از همه زیباتر است : آسمانی پرستاره و وجدانی آسوده. (کانت)
هیچ کس به اندازه ابلهی که زبانش را نگه می دارد به یک مرد عاقل شباهت ندارد. (سنت فرانسیس)
تغییری باش که در جهان می خواهی.(گاندی)
تپه ای وجود ندارد که سراشیبی نداشته باشد. (مثل اسکاتلندی)
پیروزی، به دور اندیشی و محکم کاری است. (امام علی «ع»)
کسی که پرده از روی اسرار دیگران برداشت، رازهای پنهانش آشکار شود. (امام صادق «ع»)
هر که گره از کار مسلمانی بگشاید خداوند در دنیا و آخرت گره از کارش خواهد گشود. (امام حسین «ع»)
هر که فریاد رس ِ روز مصیبت خواهد ......... گو در ایام سلامت به جوانمردی کوش (سعدی)
کسی که به اندازه یک دانه خردل نخوت در دل داشته باشد وارد بهشت نمی شود. (پیامبر «ص»)
کسی که شهامت قبول خطر نداشته باشد در زندگی به مقصود نخواهد رسید. (محمدعلی کلی)
تنها کسانی تحقیر می شوند که بگذارند تحقیرشان کنند. (الکس هیل)
من واقعاً فرمول دقیقی برای موفقیت نمی شناسم ولی فرمول شکست را به خوبی می دانم سعی کنید همه را راضی نگه دارید. (بیل کازبی)
زندگی شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست بگیرید.
اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید.
کسی که همه راهها را می جوید، همه را از دست می دهد.
یکی از مهمترین راههای خوشبختی، حقیر شمردن مرگ است. (لوبون)
جامعه فرزانگی و سعادت می یابد که خو اندن، کار روزانه اش می باشد. (سقراط)
اگر می خواهی بنده کسی نباشی، بنده هیچ چیز نشو. (ژاک دوال)
بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. (همیلتون)
دانش به تنهائی یک قدرت است. (فرانسیس بیکن)
سخاوت، بخشیدن بیشتر از توان است و غرور، ستاندن کمتر از نیاز. (جبران خلیل جبران)
دوست بدارید کسانی را که به شما پند می دهند نه مردمی که شما را ستایش می کنند. (دور وبل)
شاد ماندن به هنگامی که انسان درگیر و دار کارهای ملال آور و پرمسئولیت است، هنر کوچکی نیست. (نیچه)
ارزش انسان به داشته هایش نیست، به چیزی است که آرزوی بدست آوردنش را دارد. (جبران خلیل جبران)
می توان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمی توان منکر آن شد. (روسو)
دانستن کافی نیست، باید به دانسته خود عمل کنید. (ناپلئون هیل)
دنیا بسیار وسیع است و برای همه جائی هست، سعی کنیم جای واقعی خود را پیدا کنیم.
دود اگر بالا نشیند کسر شآن شعله نیست.......... جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است (صائب تبریزی)
هر اقدامی اگر بزرگ باشد، ابتدا محال به نظر می رسد. (کارلایل)
آدمی ساخته افکار خویش است، فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است. (موریس مترلینگ)
به توانائی خود ایمان داشتن نیمی از کامیابی است. (روسو)
کسی که حق اظهار نظر و بیان فکر خود را نداشته باشد، موجودی زنده محسوب نمی شود. (مونتسکیو)
زندگی دشمن شما نیست، اما طرز فکرتان می تواند دشمن شما باشد. (ریچارد کارسون)
اگر تنها از امید انتظار معجزه داری در اشتباهی، امید باید با حرکت توأم باشد. (محمد اقبال)
اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت. (موریس مترلینگ)
فضائی بین پندار و عمل وجود دارد که با پشتکار پیموده می شود. (جبران خلیل جبران)
این که چقدر زمان داری مهم نیست چگونه می گذرانی مهم است. (لینکلن)
انسان هرگز حتی به مرگ هم تسلیم نمی شود مگر زمانی که اراده اش ضعیف باشد. (ادکارآلن پو)
همانا زندگی چیزی جز عقیده و جهاد نیست. (امام حسین «ع»)
از درون سینه توست جهان چون دوزخ.......... دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت (صائب تبریزی)
انسان نمی تواند به همه نیکی کند، ولی می تواند نیکی را به همه نشان دهد. (رولن)
نوابغ بزرگ زندگی نامه بسیار کوتاهی دارند. (امرسون)
نه ترن، نه ریل ها، اصل نیستند، اصل حرکت است. (ژیلبر سیسبرون)
رهرو آن نسیت که گه تند و گهی خسته رود.......... رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود (سعدی)
مصمم به نیک بختی باش، نیک بخت می شوی. (لینکلن)
بدی را با عدالت پاسخ دهید، مهربانی را با مهربانی. (کنفوسیوس)
اگر می خواهی در برابر قاضی نایستی، قانونمند زندگی کن. (ولتر)
شاخ پربار سر بر زمین می نهد و عظمت آن هم چنان در فروتنی او جلوه گر است. (گاندی)
تولد و مرگ اجتناب ناپذیرند، فاصله این دو را زندگی کنیم. (سانتابان)
خداوند همه چیز را در یک روز نیافریده است پس چه چیز باعث شده که من بیندیشم که می توانم همه چیز را در یک روز بدست بیاورم.
زندگی دشوار است اما من از او سرسخت ترم.
همت آن است که هیچ حادثه و عارضه ای، مانع آن نگردد. (ابن عطا)
مرد بلند همت تا پایه بلند به دست نیاورد از پای طلب ننشیند. (کلیله و دمنه)
صاحب همت در پیچ و خم های زندگی، هیچ گاه با یاس و استیصال رو به رو نخواهد شد. (ناپلئون)
سرچشمه همه فسادها بیکاری است، شیطان برای دست های بیکار، کار تهیه می کند. (پاسکال)
کار و کوشش ما را از سه عیب دور می دارد، افسردگی، دزدی و نیازمندی. (ولتر)
بیش از حد عاقل بودن، کار عاقلانه ای نیست. (مثل فرانسوی)
جواهر بدون تراش و مرد بدون زحمت ارزش پیدا نمی کنند. (مثل چینی)
از دشمن خودت یکبار بترس و از دوست خودت هزار بار. (چارلی چاپلین)
مطالعه ی کتابهای خوب مکالمه با مردمان شرافتمند گذشته است.(دکارت)
علت هر شکستی عمل کردن بدون فکر است. (الکس مکنزی)
بدبختی انسان از جهل نیست از تنبلی است. (دیل کارنگی)
آنچه ما بکاریم درو می کنیم و سرنوشت ما را به جزای کارهایمان خواهد رسانید. (اپیکوس فیلسوف)
انسان فرزند کار و زحمت خویش است. (داروین)
ای برادر تو همان اندیشه ای.........ما بقی را استخوان و ریشه ای (مولانا)
اشخاص بزرگ و با همت به کوه مانند، هر چه به ایشان نزدیک شوی عظمت و ابهت آنان بر تو معلوم شود و
مردم پست و دون همانند سراب مانند که چون کمی به آنان نزدیک شوی به زودی پستی و ناچیزی خود را بر تو آشکار سازند. (گوته)
دوستت را آنچنان دوست بدار که به افراط نروی ,
مبادا روزی دشمن تو شود .
و دشمنت را به اعتدال دشمت بدار ,
شاید روزی دوست تو شود .
حضرت امیر المومنین علی ( ع )
تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ...
تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ...
تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست ...
تنهایی را دوست دارم زیرا....
در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم
کرد
در انتظار خوابم و صد افسوس
خوابم به چشم باز نمیآید
اندوهگین و غمزده می گویم
شاید ز روی ناز نمی آید
چون سایه گشته خواب و نمی افتد
در دامهای روشن چشمانم
می خواند آن نهفته نامعلوم
در ضربه های نبض پریشانم
مغروق این جوانی معصوم
مغروق لحظه های فراموشی
مغروق این سلام نوازشبار
در بوسه و نگاه و همآغوشی
می خواهمش در این شب تنهایی
با دیدگان گمشده در دیدار
با درد ‚ درد ساکت زیبایی
سرشار ‚ از تمامی خود سرشار
می خواهمش که بفشردم بر خویش
بر خویش بفشرد من شیدا را
بر هستیم به پیچد ‚ پیچد سخت
آن بازوان گرم و توانا را
در لا بلای گردن و موهایم
گردش کند نسیم نفسهایش
نوشد بنوشد که بپیوندم
با رود تلخ خویش به دریایش
وحشی و داغ و پر عطش و لرزان
چون شعله های سرکش بازیگر
در گیردم ‚ به همهمه ی در گیرد
خاکسترم بماند در بستر
در آسمان روشن چشمانش
بینم ستاره های تمنا را
در بوسه های پر شررش جویم
لذات آتشین هوسها را
می خواهمش دریغا ‚ می خواهم
می خواهمش به تیره به تنهایی
می خوانمش به گریه به بی تابی
می خوانمش به صبر ‚ شکیبایی
لب تشنه می دود نگهم هر دم
در حفره های شب ‚ شب بی پایان
او آن پرنده شاید می گرید
بر بام یک ستاره سرگردان
http://www.symantec.com/business/security_response/definitions/download/detail.jsp?gid=savce
سعدی گوید:
زن خوب فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشا
برو پنج نوبت بزن بر درت
چو یاری موافق بود در برت
همه روز اگر غم خوری غم مدار
چو شب غمگسارت بود بر کنار
کرا خانه آباد و همخوابه دوست
خدا را برحمت نظر سوی اوست
چو مستور باشد زن خوبروی
بدیدار او در بهشتست شوی
کسی برگرفت از جهان کام دل
که یکدل بود یا وی آرام دل
اگر پارسا باشد و خوش سخن
نگه در نکوئی و زشتی مکن
زن خوشمنش دلنشین تر که خوب
که آمیزگاری بپوشد عیوب
ببرد از پریچهره زشتخوی
نه حلوا خورد سرکه اندوده روی
دلارام باشد زن نیکخواه
ولیکن زن بد، خدایا پناه
چو طوطی کلاغش بود همنفس
غنیمت شمارد خلاص از قفس
سر اندر جهان نه به آوارگی
وگرنه بنه دل به بیچارگی
تهی پای رفتن به از کفش تنگ
بلای سفر به که در خانه جنگ
بزندان قاضی گرفتار به
که در خانه دیدن به ابرو گره
سفر عید باشد برآن کدخدای
که بانوی زشتش بود در سرای
در خرمی بر سرائی ببند
که بانگ زن از وی برآید بلند
چو زن راه بازار گیرد بزن
وگرنه تو در خانه بنشین چو زن
اگر زن ندارد سوی مرد گوش
سراویل کحلش در مرد پوش
زنی را که جهل است و ناراستی
بلا بر سر خود نه زن خواستی
چو در کیسه جو امانت شکست
از انبار گندم فرو شوی دست
برآن بنده حق نیکوئی خواستست
که با او دل و دست زن را سستست
چو در روی بیگانه خندید زن
دگر مرد گو لاف مردی مزن
زن شوخ چون دست در قلیه کرد
بر او گو بنه پنجه بر روی مرد
ز بیگانگان چشم زن کور باد
چو بیرون شد از خانه در گور باد
چو بینی که زن پای برجای نیست
ثبات از خردمندی و راءی نیست
گریز از کفش در دهان نهنگ
که مردن به از زندگانی بتنگ
بپوشانش از چشم بیگانه روی
وگر نشنود چه زن آنکه چه شوی
زن خوب خوش طبع رنجست و یار
رها کن زن زشت ناسازگار
چه نغز آمد این یک سخن زان دو تن
که بودند سرگشته از دست زن
یکی گفت : کس را زن بد مباد
دگر گفت : زن در جهاد خود مباد
زن نو کن ایدوست هر نو بهار
که تقویم پاری نیاید بکار
کسی را که بینی گرفتار زن
مکن (سعدیا) طعنه بروی مزن
تو هم جور بینی و بارش کشی
اگر یک سحر در کنارش کشی
بهارا! چشممان روشن، رسیدی
دوباره در تن ِ هستی خزیدی
بهارا! چشم در چشم ِ جوانی
چه زیبا در دل ِ ما آرمیدی!
خسته.............................
از بیم و امید عشق رنجورم
آرامش جاودانه می خواهم
بر حسرت دل دگر نیفزایم
آسایش بی کرانه می خواهم
پا بر سر دل نهاده می گویم
بگذشتن از آن ستیزه جو خوشتر
یک بوسه ز جام زهر بگرفتن
از بوسه آتشین او خوشتر
پنداشت اگر شبی بسر مستی
در بستر عشق او سحر کردم
شب های دگر که رفته از عمرم
در دامن دیگران بسر کردم
دیگر نکنم ز روی نادانی
قربانی عشق او غرورم را
شاید که چو بگذرم از او یابم
آن گمشده شادی و سرورم را
آنکس که مرا نشاط و مستی داد
آنکس که مرا امید و شادی بود
هر جا که نشست بی تأمل گفت
او یک زن ساده لوح عادی بود
می سوزم از این دوروئی و نیرنگ
یکرنگی کودکانه می خواهم
ای مرگ از آن لبان خاموشت
یک بوسه جاودانه می خواهم
رو, پیش زنی ببر غرورت را
کاو عشق ترا بهیچ نشمارد
آن پیکر داغ و دردمندت را
با مهر بروی سینه نفشارد
عشقی که ترا نثار ره کردم
در سینه دیگری نخواهی یافت
زان بوسه که بر لبانت افشاندم
سوزنده تر آذری نخواهی یافت
در جستجوی تو و نگاه تو
دیگر ندود نگاه بی تابم
اندیشه آن دو چشم رؤیائی
هرگز نبرد ز دیدگان خوابم
دیگر بهوای لحظه ئی دیدار
دنبال تو در بدر نمی گردم
دنبال تو ای امید بی حاصل
دیوانه و بی خبر نمی گردم
در ظلمت آن اتاقک خاموش
بیچاره و منتظر نمی مانم
هر لحظه نظر به در نمی دوزم
وان آه نهان بلب نمی رانم
ای زن که دلی پر از صفا داری
از مرد وفا مجو, مجو, هرگز
او معنی عشق را نمی داند
راز دل خود باو مگو هرگز
خداوندا به من توفیقی ده که فقط یک روز بنده مخلص تو باشم که می دانم حتی ساعتی این چنین بودن بس دشوار است.
خدایا یا مهر آنان را که در دلشان بر من محبتی نیست از دلم بیرون کن یا به من صبری ده که کسانی را که دوستم ندارم دوست داشته باشم.
خدایا سینه ام را چنان بگشای که درد های تمام عالم را در آن جای دهم. حتی درد محکوم شدن به گناه های ناکرده ام را.
خدایا به من ذره ای از رحمت بیکرانت را ببخش تا بتوانم آنانکه محبتم را تقدیمشان کردم و تحقیر شدم ، آنان که دوستشان داشتم و دشمنم داشتند و آنان که درحقم ظلم کرده اند را ببخشم.
خداوندا دستانم خالی اند و دلم غرق در آمال . یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را از آرزوهای دست نیافتی خالی کن.
خدایا می دانم که نادانم به ذره ای از علم بیکرانت دانایم کن.
بارالها زبانم در ستایش تو قاصر است به من زبانی عطا کن تا گوشه ای اندک از رحمت بیکرانت را سپاس گویم.
خداوندا راه گم کرده ام ، هدایتم کن.
خدایا قلبم را از تمام کینه ها پاک کن که غیر از تو کسی را بر این کار قادر نیست.
خدایا شکم را به باور ، باورم را به ایمان و ایمانم را به یقین مبدل فرما.
خداوندا به من صبری ده که بر سیلی دشمنان بخندم و با خنجرهای دوستان به رقص آیم.
خدایا شرکم را به یکتاییت ، ضعفم را به قدرتت، جهلم را به علمت، حماقتم را به حکمتت، گناهانم را به رحمتت، عصیانم را به عزتت، تیرگی دلم را به نورت، بی حرمتی هایم را به قداستت، تنگ دستی و بخلم را به کرمت و ناسپاسی ام را به لطفت ببخش.
خدایا به خیر و شر خود آگاه نیستم به علمت و به رحمتت هر آنچه خیر من در آن است بر من فرو فرست و هر آنچه شری برای من در آن است از من دور گردان.
خدایا به من بیاموز چگونه هنگامی که دستانم را بسته اند و زبانم را بریده اند بر ظلمی که با چشمانم می بینم صبر کنم.
خدایا به من یقینی ده که جز تو در هستی هیچ چیز نبینم.
خدایا به من دلی ده که جز مهر تو در آن هیچ مهری را راه نباشد.
خدایا به من قلبی ده که دوست داشته باشم هر آنچه آفریده توست.
خدایا به من زبانی ده که جز بر حمد تو گویا نگردد.
خدایا هر آنچه دارم از آن توست پس آنچه خیر من است بر زبانم جاری کن تا از تو تمنایش کنم که خود بسیار نادانم.
خدایا خواسته هایم بسیارند ولی هیچ چیز در قبال آنها ندارم. پس تو از مخزن بی انتهای کرمت آنها را به من عطا کن.
خداوندا با تمام آنچه تو به من عطا کردی می خوانمت پس دعایم را اجابت فرما