خاطره ها

آه نکش زحمت بکش شد شد نشد نشد.

خاطره ها

آه نکش زحمت بکش شد شد نشد نشد.

افسوس

گفتی که : چو خورشید زنم سوی تو پر
چون ماه شبی می کشم از پنجره سر

اندوه که خورشید شدی تنگ غروب
افسوس که مهتاب شدی وقت سحر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد