خاطره ها

آه نکش زحمت بکش شد شد نشد نشد.

خاطره ها

آه نکش زحمت بکش شد شد نشد نشد.

یاد لیلیه بخیر

یاد لیلیه بخیر دیشب تا صبح خواب لیلیه را میدیدم چون آخر هفته بود و فکر میکردم مهدی طهماسی با سروصدا داخل میشه و اول میره سراغ سید حکیم و بعدش سروصدا از هر طرف بلند میشه، جواد: او بچه تو از خانه بیرون کده؟ امده موره ده خو نمیلی.

بو علی: هه هه هه بچش میای زورخو ره دزمو مالوم مونی؟

نادز: آخ آخ نکو بچش ماره خو بیلو!

هه هه هه 

خلاصه یادش بخیر هم روزهای خوبی بود و هم روزهای بدی!


دلتنگی


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد