مبارزه پیروز ما دو نتیجه به همراه داشت ؛ اول بیدار کردن ملتهای ؛ آمریکا که دیدند انقلاب انجام شدنی است و چگونگی انجام یک انقلاب را لمس کردند . دیدند که چطور تمام راهها بسته نبود و دیدند که نباید ساکت ماند و ضربه های استعمار گران را مرتباً تحمل کرد . دیدند که راه آنطور که بعضی از رهبران حزب ها ی در حال مبارزه موقت با حکومتهای مستبد و امپریالیزم در کشورهای مختلف فکر می کردند طولانی نیست .
و همزمان چشمان امپریالیزم را باز کردیم . امپریالیزم هم شروع به آماده کردن خود کرد؛ تا کوباهای جدید که می توانستد شکل بگیرد را در خون بغلطاند . "جان کندی " قبل از مرگش گفته بود کوباهای جدید در این قاره به رسمیت شناخته نخواهند شد . جانشینان او نیز همین حرفها را تکرار کردند . که البته اینان گرگهای یک گله هستند فکر کردن به اینکه چرا آنها فلسفه ی متفاوتی ندارند کاری بیهوده است! و علاوه بر این حرفها نیت خود را برای جامه ی عمل پوشانیدن به آن نشان داده اند .
به این حرفها نه تنها در آمریکا ف بلکه در تمام کشور هایی که مبارزه در آنها شکل گرفته و در حال گسترش است جامه ی عمل پوشانیده اند . آنها همچنان سعی کردند مردم الجزایر و بولیوی را قتل عام کنند و امروز سعی در قتل عام مردم ویتنام دارند و این مردم هر روز پیروزی بیشتری را بر امپریالیزم تحمیل می کنند .و تعداد بی شمار قربانیان ویتنامی که به وسیله ی امپریالیزم قتل عام می شوند را با گرفتن خون سربازان امپریالیزم جبران می کنند و این مبارزه تا پیروزی ادامه خواهد داشت . این مبارزه حتی قبل از مبارزات ما در شمال شکل گرفت این مبارزه قبل از اینکه انقلاب ما پیروز مندانه به هاوانا (پایتخت کوبا) برسد تثبیت شده بود . ولی هنوز باید مبارزه را ادامه دهند . لائوس ، آفریقاو دیگر ملتهایی که این راه را به اقبال کم یا زیاد در پیش گرفته اند هم این وضعیت را دارند . گینه پرتغال در حال پیروز شدن در مبارزاتش می باشد. ولی امروز شاید از همه ی این موارد محسوس تر و دردناک تر خاطره کنگو و لومومبا باشد . اکنون در این کنگو که این همه از ما دور و در عین حال نزدیک است تاریخی وجود دارد که باید آنرا بشناسیم و تجربه ای که باید به کار ما بیاید و از آن استفاده کنیم . چندی پیش چتربازان بلژیکی به شهر SANTLEYVILLE حمله کردند ، تعداد بیشماری از شهروندان را قتل عام کردند . مجسمه ی پاتریس لومومبا را پائین کشیدند و مجسمه این رئیس جمهور سابق کنگو را منفجر کردند . این موضوع دو پیام برای ما دارد ؛ اول توحش امپریالیستی ، توحشی که نه مرز مشخصی دارد و نه به کشور خاص وابسته است . کوره های آدم سوزی هیتلر وحشیانه بودند ، چتربازان بلژیکی وحشی هستند و امپریالیستهای فرانسوی در الجزایر وحشی بودند . چرا که این طبیعت امپریالیزم است که انسان را وحشی می کند . طبیعتی که انسان را تبدیل به موجودی وحشی و تشنه به خون می کند تا آنجا که حتی حاضر است قتل عام کند . یا حتی آخرین تصویر یک انقلابی را ، یک طرفدار رژیمی که قبلاً زیر چکمه های آنان فرو پاشیده و یا به خاطر آزادیش جنگیده باشد را ویران می کند . ولی مجسمه نابود شده ی لومومبا که فردا ساخته خواهد شد . و همچنین سرگذشت این شهید انقلاب جهانی این موضوع را به خاطر ما می آورد ؛ که تحت هیچ شرایطی نمی توان به امپریالیزم اعتماد کرد ، حتی یک ذره . تحت پرچم سازمان ملل پاتریس لومومبا را به قتل رساندند و این همان سازمان مللی است که آمریکایی ها می خواستند برای بازرسی به کشور ما بفرستند ؛ همین سازمان ملل