خیانت کرد و رفت یک روز از اینجا
خیانت دیده و برگشته حالا
میگه میخواد بمونه تا همیشه
میخواد تنها سوار رویاهام شه
نمیدونه که قلبم سیره از اون
نمیتونه باشه ، دیگه یه مجنون
تموم خاطرات را من سزوندم
نموند پای قرار من هم نموندم
دلم حالا دیگه آزاده از عشق
دیگه بیزارم و بیزار از این عشق
توی پشت صحنه ای دنیای ما
خوبی و بدی میمونه یادگار
زندگی برای ما یه خاطره است
از تمام قصه های روزگار
شاد بودن هنر است زندگی صحنه ی یکتای هنرمندیِ ماست هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
شاد کردن هنری والاتر
گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد
صحنه پیوسته بجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
هرکس به طریقی دل ما میشکند ****** ما هم به طریقی دلشان میشکنیم
------------------------
مرد به خدا میگوید: چرا زن را زیبا آفریدی؟
خداوند میگوید: بخاطر اینکه تو دوستش داشته باشی
دوباره میپرسد که چرا ناقص العقله؟
خدا هم در جواب میگه؟
بخاط اینکه تو را دوست داشته باشد؟!!
دوست معمولی هیچگاه نمیتواند گریه تورا ببیند. دوست واقعی شانه هایش از گریه تو تر خواهد بود. دوست معمولی اسم کوچک والدین تو را نمیداند. دوست واقعی شاید تلفن آنها را جایی نوشته باشد. دوست معمولی یک جعبه شکلات برای مهمانی تو میآورد. دوست واقعی زودتر به کمک تو می آید و تا دیر وقت برای تمیز کردن میماند. دوست معمولی از دیر تماس گرفتن تو دلگیر و ناراحت میشود. دوست واقعی میپرسد چرا نتوانستی زودتر تماس بگیری؟
اصلا چرا دروغ، همین پیش پای تو
گفتم که یک غزل بنویسم برای تو
احساس می کنم که کمی پیرتر شدم
احساس می کنم که شدم مبتلای تو
برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو
دل می دهم دوباره به طعم صدای تو
از قول من بگو به دلت نرم تر شود
بی فایده ست این همه دوری ، فدای تو!
دریای من ! به ابر سپـردم بیـاورد :
یک آسمان ، بهانه ی باران برای تو
ناقابل است ، بیشتر از این نداشتم
رخصت بده نفس بکشم در هوای تو
خدا از من پرسید: دوست داری
با من مصاحبه کنی؟
پاسخ دادم: اگر شما
وقت داشته باشید.
خدا لبخندی زد و پاسخ داد: زمان
من ابدیت است، چه سؤالاتی در ذهن داری که دوست داری از من بپرسی؟
من سؤال کردم: چه چیزی درآدمها شما را
بیشتر متعجب می کند؟
خدا جواب داد:
- اینکه از دوران کودکی خود
خسته می شوند و عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و دوباره آرزوی این را دارند که روزی بچه شوند.
- اینکه سلامتی خود را به خاطر بدست آوردن پول از دست می دهند و سپس پول خود را خرج می کنند تا سلامتی از دست رفته را دوباره باز یابند.
-اینکه با نگرانی به آینده فکر می کنند و حال خود را فراموش می کنند به گونه ای که نه در حال و نه در آینده زندگی می کنند.
- اینکه به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد و به گونه ای می میرند که گویی هرگز نزیسته اند.
دست خدا دست مرا در بر گرفت و مدتی به
سکوت گذشت...
سپس من سؤال کردم: به عنوان پرودگار، دوست داری که
بندگانت چه درسهایی در زندگی
بیاموزند؟
خدا پاسخ داد:
- اینکه یاد بگیرند نمی توانند کسی را وادار کنند تا
بدانها عشق بورزد. تنها کاری که می
توانند انجام دهند این است که اجازه دهند خود مورد عشق ورزیدن واقع شوند.
- اینکه یاد بگیرند که خوب نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند.
- اینکه بخشش را با
تمرین بخشیدن یاد بگیرند.
- اینکه رنجش خاطر عزیزانشان تنها چند لحظه زمان می برد
ولی ممکن است سالیان سال زمان
لازم باشد تا این زخمها التیام یابند.
- یاد بگیرند که فرد غنی کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که نیازمند کمترین ها است.
- اینکه یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را مشتاقانه
دوست دارند اما هنوز نمی دانند
که چگونه احساساتشان را بیان کنند یا نشان دهند.
- اینکه یاد بگیرند دو نفر می توانند به یک چیز نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.
- اینکه یاد بگیرند کافی نیست همدیگر را ببخشند بلکه
باید خود را نیز ببخشند.
با افتادگی خطاب به خدا گفتم: از وقتی
که به من دادید سپاسگزارم، چیز دیگری هم هست که دوست داشته باشید آنها بدانند؟
خدا لبخندی زد و گفت:
فقط اینکه بدانند من اینجا هستم... "همیشه"
اکسولوتل( Axolotl ) مخلوق کوچک و ناشناخته که محبوبیت زیادی بعنوان یک حیوان خانگی دارد. این حیوان به “ماهی راه رونده مکزیکی” مشهور است، اکسولوتل همانند قورباغه و وزغ واقعا دوزیست است. معمولا تولید مثل دوزیستان با تولید تخم و تبدیل تخم به لارو و بعد بالغ شدن همراه است درحالی که اکسولوتل در تمامی عمرش لارو باقی میماند و اگر رشد کند بالغ نمی شود. اکسولوتل خویشاوندی نزدیکی با سمندر مکزیکی دارد، سمندر در جزیره زندگی میکند اما اکسولوتل کاملا وابسته به آب می باشد. هر دو آنها دارای شش میباشند اما تنفس اصلی آنها بیشتر از آبشش است که در طول بدن و در میان پوستشان قرار دارد. اکسولوتل فقط هر دو یا سه روز یکبار نیاز به غذا دارد. غذای آنها تشکیل شده از بچه قورباغه(لارو قورباغه)، حشره نرم، کرم و ماهیان کوچک همچنین گوشت خام چرخ کرده را نیز میتوانند بخورند.
آکواریومی که شامل اکسولوتل باشد باید حداقل 15 تا 20 سانتیمتر عمق و بین 14 تا 20 درجه سانتیگراد دما داشته باشد. هیچ ماهی دیگری نباید در آکواریوم باشد چون ازطرف اکسولوتل مورد حمله قرار گرفته، خورده یا زخمی میشود، همچنین اگر تعداد زیادی اکسولوتل در تانک باشد حتما با هم درگیر میشوند.
خوش شانس! اگر شما یک اکسولوتل دارید که پایش را از دست داده است نگران نباشید چون دوباره پایش رشد میکند!
اکسولوتل در ترمیم اعضاء بدنش در بین مخلوقات معروف است، آنها میتوانند قسمتهای آسیب دیده بدنشان را احیا کنند یا در صورت قطع شدن آن اعضاء دوباره آنرا اضافه کنند. دم، پوست و هر عضو عمده بدنشان مثل قلب، جکر و کلیه قابل ترمیم یا اضافه شدن است.
اکسولوتل بیشتر طوسی و قهوه ای است ولی به رنگهای طلایی آلبینو (طلایی شفاف) ، سفید شفاف، سیاه شفاف و خالدار نیز یافت می شود.
اکسولوتل میتواند بین 20 تا 40 سانتیمتر رشد کرده همچنین بین 10 تا 15 سال عمر کند.
Username: EAV-25831345 Password :n63turuxbh Username: EAV-25831342 Password :72avnd7t4s Password :vmtv8bachd Password :dmr3pxfupf Password :j6xbuv6cd4 Password :vpj6fp477n
Username: EAV-25831350
Username: EAV-25827172
Username: EAV-25827173
Username: EAV-25830551
گفتم به مسلمان که دلت از چه غمین است
گفتا که برادر غم من خود غم دین است
دین بود که ما را به جهان عز و علی داد
آواز وی امروز ز غربت به طنین است
دوباره فایل ورد را باز میکنم و انشای خود را آغاز میکنم. البته بر همگان واضح و مبرهن است که فصل زمستان فصل خیلی خوبی است و به نظر ما این فصل یکی از چهار فصل خوب سال می باشد، ما زمستان را به چند دلیل خیلی دوست داریم که مهمترین دلیلش هم این است که شب بخاری را آتش کنیم و همه دروش جمع بشیم و بگیم و بخندیم. البته اگر از بعد کارشناسی هم به این فصل نگاه کنیم میتوانیم فواید دیگری هم ببینیم! و چون گاردمان بگفته خودش یکی از کارشناسان خبره در امر زمستان میباشد! ما نیز اطلاعاتمان در مورد این فصل زیاد است! برفهایی که در زمستان میبارند به چند دسته تقسیم شده اند که ما با استفاده از اطلاعات گاردمان آگاهی زیادی نسبت به آن داریم! گاردمان به وقت بارش برف با یک پاروی خیلی خوب میرود و برفهای خانه های مردم را پارو میکند و از این راه پول خوبی بدست می آورد و به همین خاطر است که برف را خوب میشناسد و میتواند حسابی برایمان در مورد نوع برف صحبتهای کارشناسی کند و همچنین بخاطر آب خراب قلعه نو برفها را جمع کند تا بتواند یک مقدار آب شیرین چمع کند و به گفته خودش چای چرسکی با چوب نیم تر دم کند البته زمستان مشکلاتی هم دارد که مهمترینش سردی هوا می باشد که که رفت و آمد در هوای منفی 10 درجه زیر صفر با پای پیاده و کفشهای تر به دفتر و خانه، در این شرایط هم انسان باید به فکر راه چاره باشد با تمام اینها فصل زمستان فصلی است که باید قدرش را دانست.
.
دیروز جای شما خالی رفته بودیم به اصطلاح عام چکر....
وسط زمستان و ای چه هوای گرم
بی تو زمستان گرمی باز به آن پارک رفتم
فکر نکن هوا سرد است ...................... شما پرش کنید!